92/3/10
جواب آزمايش غربالگري رو براي دكتر بردم و خدا رو شكر راضي بود و گفت مشكلي نيست و براي 10 خرداد كه تو هفده هفته ات تموم ميشه يه سونوي آنومالي نوشت
امتحانات خردادشروع شد و من و بابا حسابي سرمون شلوغه و هر روزي كه من امتحان دارم بابا يا دايي محمد ما رو تا دانشگاه ميبرند . شنبهسه تايي مون امتحان داشتيم و قرار شد اول بريم بابا امتحانشو بده و بعد بريم من امتحانمو بدم و بعد بريم سونوگرافي نرگس .
براي ساعت 5 وقت داشتيم البته تا7 طول كشيد . اين دفعه بابا هم اومد توي اتاق و خانم دكتر همه اعضاي بدنتو نشون داد و گفت كه خدا يه دختر بهتون داده تو چشمهامون اشك شوق جمع شده بود خدارو شكر كه تو سالمي .
من و بابا بعد ازدواجمون اسم بچه هامون انتخاب كرده بوديم من اسم پسرمون رو گذاشتم پرهام و باباهم گفت اسم دخترمون پرستو .
فعلا پرستو صدات ميكنم تا ببينيم خدا چي ميخواد . آخه دكتر تاريخ زايمان رو 13 آبان گفته يعني شب اول محرم اگه توي اين تاريخ به دنيا بيايي احتمالا اسمت عوض بشه هر چي خدا بخواد همون ميشه . بايد جواب سونورو آخر برج براي دكتر ببرم.